زنده ماندن در شرایط سخت

ساخت وبلاگ

 شوهرم خودش با این همه هرزه گی ، به من میگفت هرزه. گوشی منو که از زمان مجردی داشتم از دستم گرفت و گفت به تک تک شماره های تو گوشیت زنگ بزن باهاشون حرف بزن. به من میگفت فا.حش.ه و ... منو مثلا ماه عسل که اون و مادرش رفتن مشهد منم همراهشون بردن، برد حرم و میگفت باید توبه کنی . گفتم من کاری نکردم که توبه کنم از گناهانی مثل غیبت و نماز نخوندن و اینا توبه میکنم ولی گناه دیگری نکردم که توبه کنم. میگفت نه تو ج... هستی باید توبه کنی . چقدر گریه کردم...

گوشی منو ازم گرفته بود برادرم برام یه گوشی و سیمکارت خرید ؛ زد شکستش. باز اون یکی برادرم برام گوشی داد . من گوشی نداشتم توی شهر غریب باید خانواده ام زنگ میزدن به این حاج آقا و با من دو کلمه حرف میزدن.

میگن کافر همه را به کیش خود پندارد. تو علم منطق هم داریم القیاس بالنفس . یعنی هر کسی بقیه رو مثل خودش میبینه.

تهمتها و این کاراشو هرگز نمیبخشم. چقدر هم کتکم زد اونجا.

ادامه در ادامه مطلب....

:: بازدید از این مطلب : 76

|

امتیاز مطلب : 0

|

تعداد امتیازدهندگان : 0

|

مجموع امتیاز : 0

زنده ماندن در شرایط سخت...
ما را در سایت زنده ماندن در شرایط سخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5masaebebahare2 بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 18:45