کلکسیون دوست دخترهای شوهرم در زمان تاهل

من خیلی مظلومم دلم برای خودم می سوزه. هنوز چند ماه از عقدمون نگذشته بود که شوهرم با چند تا دختر همزمان دوست بود. به همشونم گفته بود من مجردم خودم اس ام اس هاشونو دیدم تو گوشیش شماره شونو برداشتم باهاش اس ام اسی حرف زدم . خواهرمم در جریان پیامک ها بود. شماره یکی از دوستامو از تو گوشیم برداشته بود به اسم پسر تو گوشی خودش ذخیره کرده بود. خونه اون زن بیوه که باهاش دوست بود رفته بود رفتم و خورد شدم . جلوی این زنه به من فحش داد بهش پشت تلفن قربون صدقه اش میرفت جلوی من و منم ساده هیچی بهش نمی گفتم. جلوی خودم چت سک.سی با زنها می کرد من احمق هم هیچی نمی گفتم. برادرم تو خیابون دیده بودش منتظر یه دختره بعد هم تعقیبش کرده بود. دختر خاله ام تو خیابون با یه دختره دست تو دست هم دیده بوده شون بازم من خر هیچی نگفتم. این دفعه آخری هم که تو ماشینش شورت زنونه استفاده شده و اسپری تا.خی.ری دیدم. من خیلی ساده و مظلومم . خیلی.

اون شب که رفتم خونه اون زن بیوه که ساک وسایل شوهرمو از خونه اش بیاریم چه شب بدی بود. زنه میگفت به من گفته یه زن داشتم و طلاقش دادم در حالی که دو تا زن داشت. من اون زنه رو مقصر نمیدونم مقصر شوهر هوسباز و کثیف خودم بوده و هست. یادمه شش ماهه حامله بودم چقدر تو ماشین گریه کردم و جیغ زدم.